تمام پیشرفت های جهانگیر خود را مدیون اندیشه منظم و یادداشت برداری دقیق هستم. ( ادیسون )

نظم، پل بین اهداف و دستاوردهاست. ( جیم ران )

بد نیست که بحث دربارۀ ویژگی مطلوب نظم پذیری را با چند سوال آغاز کنیم.آیا شما تا به حال با شخص نامنظم و موفقی برخورد کرده اید؟ به نظر شما مردم جوامع قانون مند و نظم پذیر ، موفق ترند یا مردم کشورهایی که دچار هرج و مرج بی قانونی هستند ؟ در مورد خودتان چه؟ زمانی که کارهایتان را با نظم و ترتیب انجام می دهید، بازدهی مطلوب تری دارید یا هنگامی که بدون هیچ برنامۀ خاصی و به صورت کاملاً تصادفی به انجام کارهایتان می پردازید؟ با پاسخ دادن به این پرسش ها متوجه می شویم، همۀ ما کمابیش با این موضوع که یکی از اصول موفقیت در زندگی، شغل، تحصیل و دیگر فعالیت های انسان نظم است، موافقیم. چرا که غفلت از این نکتۀ مهم، اوقات گران بها و برگشت ناپذیر او و بسیاری از فرصت هایی را که می توانست در جهت ایجاد یک زندگی ثمربخش و سعادت مند به کار گیرد، به هدر می دهد.

اهمیت یادگیری نظم و آثار و تبعات متعدد و مهم آن در زندگی سبب جلب علاقۀ روان شناسان به این موضوع و انجام پژوهش هایی در این باب شده است.

دکتر علی شریعتمداری در کتاب روان شناسی تربیتی نظم را این گونه تعریف کردا اند : " نظم به معنای صحیح یعنی این که فرد شخصاً اعمال خود را تحت قاعده در آورد، خویشتن را کنترل و هدایت کند و با توجه به آثار و نتایج اعمال خویش اقدام نماید".

3 مولفه اصلی نظم

زمانی که صحبت از نظم می شود، 3 مولفه اساسی و مهم باید مد نظر قرار بگیرد که مفهوم نظم به طور کامل پیاده شود.

1- هدف

خب اصلاً شما به چه دلیل باید نظم داشته باشید؟ یا به عبارت ساده تر “نظم داشته باشیم که چی بشه؟

نظم به زندگی شما مفهوم می‌دهد. اگر هدفی وجود نداشته باشد قطعاً منظم انجام دادن کارها و رعایت نظم و اصول مربوط به آن هیچ مفهومی نخواهد داشت. بنابراین زمانی که صحبت از نظم می‌شود، باید در پی آن هدفی نیز وجود داشته باشد. در غیر این صورت دلیلی وجود ندارد برای اینکه فرد به قاعده نظم و انضباط پایبند باشد!

2- برنامه ریزی

در کنار نظم شما باید به موضوع برنامه‌ریزی نیز توجه ویژه ای داشته باشید. بدون شک نظم گرفتن بدون داشتن برنامه ریزی مشخص قابل اجرا نخواهد بود. اگر قرار است منظم باشید، باید بدانید که نیازمند است که به یک برنامه ریزی پایبند و متعهد باشید. در غیر این صورت نمی توانید به معنای واقعی نظم را در اصول زندگی خود پیاده سازی کنید.

3- رهبری و مدیریت

و نکته آخر در مبحث نظم این است که آیا توان مدیریت و رهبری فعالیت های خود را دارید یا خیر؟ قطعاً زمانی که قرار است برنامه اجرا شود و نهایتاً به یک هدف مشخص برسد، باید بتوانید که این برنامه را مدیریت کنید و آن را به طور منظم پیش ببرید تا به هدف مدنظرتان منتهی شود. بنابراین نیاز است که در کنار همه موارد، توانایی مدیریت خود را نیز بالا ببرید تا بتوانید به آنچه که در ذهن دارید دست پیدا کنید.

 

نظم علاوه بر مولفه های بالا مبتنی بر اصولی است که عبارتند از:

نظم مبتنی بر آگاهی و بصیرت است: یعنی تنها در صورتی که نظم بر مبنای شناخت فرد نسبت به اصول و قواعد و فواید و آثار آنها ایجاد شود، مقبول بوده و فرد بدون هیچ گونه رنج و خستگی بر اساس آن عمل می کند.

نظم مبتنی بر آزادی مشرواست:یعنی نظم به معنای محدود نمودن آزادی فرد نیست، بلکه به منظور آن است که رفتار و فعالیت فرد را معقولانه بر طبق ضابطه ها و معیارهای منطقی و مشخصی در آورد.

نظم مبتنی بر خودکنترلی یا انضباط شخصی است یعنی فرد از روی اختیار آن را بپذیرد. به عبارت دیگر فرد شخصاً اعمال و رفتار خود را کنترل نموده و تحت نظم و قاعده در آورد و با توجه به آثار و نتایج اعمال خویش اقدام نماید.

نظم مبتنی بر مداومت است یعنی باید در طول زمان در فرد شکل گیرد. چنانچه نظم در اثر تمرین و تکرار در افراد به صورت یک عادت آگاهانه در آید.

 

ذهنیت اشتباه ما درباره نظم

وقتی صحبت از نظم می‌شود در ذهن بیشتر ما برنامه ای به شکل زیر تداعی می‌شود:

ساعت پنج صبح از خواب بیدار شویم. لباس های ورزشیمان را بپوشیم، به سمت پارک برویم و بعد از ورزش صبحگاهی به منزل برگردیم و صبحانه بخوریم. اگر کارمند هستیم به سمت محل کار برویم، با هیچ کس حرف نزنیم، حتی یک لحظه هم زمان را از دست ندهیم و فقط مانند یک ربات کار کنیم و دوباره روز بعد به همین روال پیش برویم!”

وحشتناک است، نه؟ من که ترجیح می‌دهم بی نظم باشم. شما چطور؟

این دقیقاً همان تعریف غلطی هست که در ذهن همه ما ساخته شده و باعث شده از جادویی به نام نظم فراری باشیم و به هیچ موفقیتی نرسیم!

اگر این تفکر و ذهنیت برای شما هم وجود دارد، پیشنهاد می‌کنم مولفه های نظم را دوباره بخوانید تا با فکری خوب نسبت به نظم، به سراغ راه های برای منظم شدن بروید . با یک مثال شروع می کنیم

نوجوانان و جوانان زیادی را می بینیم که دو یا چند روز هفته به آموزشگاه زبان می روند، ساک ورزشی را برداشته به باشگاه می روند و برای تقویت درسی خود دائما به کلاس های خصوصی می روند . اغلب سر وقت در کلاس حاضر هستند اما علیرغم هزینه بالا پیشرفت چندانی ندارند ، می دانید چرا؟ چون اولین و مهمترین فاکتور نظم یعنی هدف خود را تعیین و جستجو نمی کنند. متعهد به برنامه خود نیستند و توان رهبری و مدیریت برنامه خود را ندارند. برنامه به او توصیه شده اما برخواسته از میل و اشتیاق او نیست.

راهکارهای افزایش نظم

1- برای خود اهدافی تعیین کنید

2- از روابط موجود میان عوامل مختلف غافل نشوید

3- برای رسیدن به اهداف خود برنامه ریزی کنید

4- عادت به کار را در خود تقویت کنید

5- به فعالیتی چالش برانگیز بپردازید

6- مسئولیت اعمال خود را بپذیرید

7- وقت شناس باشید

8- افراد منظم را بعنوان دوست انتخاب کنید

9- هنر مدیریت زمان را بیاموزید

 

چرا باید نظم داشته باشیم؟

خلاصه مطلب اینکه بدون داشتن نظم، شما نمی‌توانید به موفقیت دست پیدا کنید. می توان این طور گفت که شاهرگ حیاتی موفقیت، داشتن نظم ذهنی و رفتاری است.

منبع:

1- زهره قربانی/ کارشناس ارشد روان شناسی

2- معصومه تیموری

دبیرستان غیردولتی فرهمند؛ پسرانه دوره اول

Farahmand for Sagacity and Ability

فرهمند برای دانایی و توانایی